وای که این ترمیم ناخن میتونه چقدر خسته کننده و حوصله سر بر باشه.
بالخص اگر ناخن کاره هم مث خودت کم حرف و درونگرا و چس کن تو برق باشه..
ف نوشت :
کاش میتونستمعین یک زنِ درست و حسابی ،شیک رفتار کنم ،شیک حرف بزنم ،آروم باشم ،عین سگ پاچه نگیرم و سریع عصبی نشم .
هر سری میکم دفعه بعد بهتر عمل میکنم ،
درست میکنم خودم رو
به خودم قول میدم عصبانی نشم ، ولی نمیشه .
یعنی مزخرف تر و تخمی تر از دندون مگه داریم ؟
یا پوسیده میشه،
یا زرد میشه ،
یا فاصله میوفته بینشون ،
یا ترَک بر میداره
یا خالی میشه یا درده بی درمون میگیره بی پدر.
تازه علاوه بر اینا تن و بدنت از خرج و مخارجش میلرزه .
فکر میکنم هر زنی ،در طول زندگی مشترک ،خواسته که درجا با ساطور شوهره رو تیکه تیکه کنه .
یا یه جوری بزنه تو دهنش که کف و خون رو با هم قاطی کنه .
یا همون جا ارزو کرده که کاش از زمین و زمان محو میشد .
یعنی میخوام بگم مرد جماعت همچین پتانسیلی داره که یک زن رو به جنون لحظه ای برسونه .
رگ گردنم از دست این مرد گرفته ،
بچه هم که از یه ور رو اعصابم راه میره .
دلم میخواست یه توان و نیرویی داشتم دو تاییشون رو نیست میکردم با هم .یا موقتا از مدار خارج میشدن .
رمضون تموم شد و یه حلیم به من نرسید :(
چرا انقد کم درست میکنین اخه .زرتی تموم میشه. ملت هم که به یه پیاله کوچولو راضی نیستن . کیلو کیلو میبرن .
خوب بزارید به همه برسه دیگه لامصبا ...
هر روز صبح ، بعد از انجام مراسم خاصِ وزن کشی ، میرم رو ترازو ..
دریغ از صد گرم که بیام پایین ..
غذارو به شدت کم کردم جوری که عصبی میشم از گشنگی و نخوردن نون و برنج .
ورزش نمیکنم چون تو خونه نمیتونم.
بعله باید گروهی باشه و زور بالا سرم و با اهنگ و آیینه قدی .
چرا باشگاه نمیرم؟
چون درگیر این بچم هنوز ...
به هنگام جا به جا کردن لباس های زمستونی به تابستونی ، پیرهن صورتی که خودم گلدوزی کرده بودم اومد بیرون.
به کل یادم رفته بود همچین چیزی رو داشتم.
بوش کردم ولی جز بوی موندگی لباس تو کمد چیزی نصیبم نشد .
پوشیدمش هنوز اندازم بود .
آدما توزندگی آدم میان و میرن ، ولی یادگاری هاشون میمونه دیگه .یه روزی یه جایی یقه تو میگیره ...
داریم به ماه ملکوتیه اردیبهشت نزدیک میشیم ..