دلم واقعا یه کار پول ساز میخواد
یه کاری که حداقل برجی ده تومن ازش دربیاد.
خسته شدم از این که هیچی نمیتونم بخرم و واسه هر چیز کوچیکی باید از صد جام بزنم .
کار خودم رو باید واقعا بزارم در کوزه آبش رو بخورم
مواد اولیه گرون و بی کیفیت خروجی کار در حد دویست سیصد تومن هم مردم نمیخرن .
خیلی غمگینم واقعا
برج به برج باید بعد از کلی گفتن و ادا اصول دیدن منتظر باشم یه چوسدوق پول بزنه به کارتم.
پولی که واقعا تا وسط ماه هم نمیکشه .
ذهنم خیلی مشغوله
هر چی فکر میگنم که چه کاری میتونم انجام بدم کمتر به نتیجه میرسم .
خوش به حال زنی که کار میکنه و دستش تو جیب خودشه و لول اجتماعیش بالاست
به خدا تو خانه داری واسه ما نریدن
فک نکنید خوش به حالمونه و شوهره صبح تا شب حلوا حلوا ما رو گذاشته رو سرش.
امروز حالم خیلی خوبه.
دلیل خاصی هم نداره. از صبح که برخیزیدم خوبم.
تو پارک همه پیرمردهاروتحویل گرفتم
با روی گشاده و لبخند جوابشون رو دادم .
کلی عکس انداختم .
کاش میشد همیشه اینجوری بمونم
برای بار هزارم کانال زدم
هر کی دوس داشت بیاد
تا حالا انقدر حال نکرده بودم که یکی بهم بگه مهندس:))
عجیب بود اخه
کجام به مهندسا میخورد که اینجوری گفت :)
خلاصه که باحال بود چسبید و خنده بر لبانم نشانید:)
بعدا نوشت: ناخن کارهای محترم لطفا لاس خشکه زدن با دوس پسر هاتون رو موکول کنید به تایمی که مشتری ندارید .ماشالله یکی دو تا هم که نیستن این قطع میکنه اون یکی زنگ میزنه
یه جوری زیر ناخنم به گا رفت که احتمالا HIV روگرفته باشم از این سوهانه
اه
دهنتون سرویس
ساعت رونگاه میکتم
هنوز دو نشده
یه دور پارک رفتیم ، بازی بزن بزن و کشتی هم کردیم
موندم تا اخر شب چه خاکی سرم بریزم
خوابم میاد
کاش تنها بودم
کاش تنها و بی مسئولیت بودم
بی دغدغه
حتی حال این که پاشم غذا رو داغ کنم بدم بخوره هم ندارم
چند روزه غذا درست نکردم
از بیرون گرفتیم و همون رو هزار بار سرد و گرم کردیم
حوصله ش رو ندارم
خیلی غمگینم
انگار شوهرم مرده و ده سر عائله ریخته سرم
وقت گرفتم
باید شروع کنم به قرص خوردن
فقط خدا کنه نتیجه بده
خیلی ملت گوز و بی خودی شدیم
حال ندارم بگم چرا
بی خود عوضی بخیل حسود بی تفاوت زامبی
پسرک رو دکتر بردم .یه سرماخوردگی ساده ۷۰۰هزار تومن آب خورد برام .
اون وقت هی بعضی ها گوز گوز میکنن باز
یه بیمه ی زیقی هم دادن دست جماعت دلشون خوشه چار تا داروی داخلی و به درد نخور رو دو هزار تومن ارزون تر میخرن.
از راننده تاکسی زرد ها متنفرم .خیلی قرومساق و دیوثن
از دست فروشای بی ادب و تو پاچه کن هم همچنین
کلا از ۹۹.۹ درصد ملت بدم میاد .
ادم درست حسابی شده قد انگشتای دست
یه دوست جدید پیدا کردم .خیلی خوبه دوسشون دارم .خودش رو با شوهر و بچه اش رو
عین خودمه این ادم
این که دو تایی میشینیم و جماعت رو فوحش کش میکنیم حال میده.