این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

من هنوز هم از ته دل او را دوست دارم .اما اکنون آرزو میکنم که ای کاش دوستش نداشتم .او لیاقت چنین عشقی را ندارد ....

وقتی میخوای با کسی دو کلمه حرف بزنی هیشکی نیست .

ولی وقتی کار داری و دستت به جایی بنده از زمین و‌ زمان میریزن سرت ..


پ ن :احساس میکنم تلگرام دلمو زده .

مثل خیلی  چیزا که سریع دلمو میزنن..


ضرورت استفاده از وسایل پیشگیری..

وقتی یه بچه ای قلدره ، لات بازی در میاره، شعور و شخصیت نداره ، (که البته میدونم این رفتارها کپی برداری شده از پدر عنترشه )و بچه ی من رو میزنه ، خیلی ناراحت میشم و نمیدونم چی بگم.

به بچم بگم تو هم بزن ؟!

بگم ولش کن خره نمیفهمه؟!

اون کلامی که اون لحظه باید بگم چی باید باشه که التیام بخش باشه واسه ناراحتیه بچه م.

جالبیش اینجاست که به اون بچه ی گوساله هم تذکر میدی ، بدتر میاد تو شیکمت و چهار تا بارِت میکنه.

اینجور مواقع واقعا خودم رو کنترل میکنم سیلی نخوابونم در گوش بچهه و این وقتی اتفاق میوفته که چشمم دچار تیک عصبی میشه و میپره مداوم.

مخلصِ کلام این که به جای این که دو تا یا چند تا پس بندازین ، اون کاندوم سگ مصب شده رو بکشین رو سرِ اون بچه اژدهای افسار گسیختتون تا یه گوهی مثل خودتون تولید نکنید.

برق رفت 

پسرک کلاس داشت 

نتیجه

رفت و برگشت = اسنپ 


گوه تو مغز برق منطقه با خسارت مالی امروز....


پ ن : 

این که بعضی خانم ها و دختران میتونند لوندانه حرف بزنند جوری که با حرف زدن معمولیشون ، همون سلام الیک همیشگی ، طرف پشتِ خط رو داغ کنند از هنرها و استعداد های ذاتی هست که متاسفانه من ندارم ! 


دلم 

س.ک.س

میخواد 

ولی نه با همون آدم همیشگی ....

.

.

.

.