هوا گرم
ارتباط با دنیای بیرون قطع
گپ و گفت متنی با دوستان تعطیل
حال و روزگار همه غمگین و وحشت کرده
کار کاسبی ها تعطیل
.
.
.
شاید ما جای دیگری مرده ایم،و اینجا جهنمِ ماست.

سی و سه سالگیت مبارک....

به گمونم بچه های سومِ خانواده ،ناخواسته ترین بچه هان.
حاصل زرنگیِ یه اسپرمِ بیشرف.
این که مدام از همون بچگی بهت بگن تو رو نمیخواستیم ،تو رو از جوب پیدا کردیم ،
یا تو بازی های بچگونه همیشه بهت به چشم یه نفر اضافه نگاه کنن.
چون زوج رو بهم میزدی ، باید وایمیستادی کنار.
یا کلمات بدتر از این
تو زشتی ،فلان جات گندست ،سرت شکل خربزست ...
ایرادایی ظاهری از بچه گرفتن ،به نظرم بزرگترین جنایتِ ...
اثری که کلمات منفی میزاره تا ابد روح و روان و زندگی اون بچه رو تحت الشعاع قرار میده .
همیشه تو حاشیه ای
دنبال محبت میگردی
حاضری از خودت بگذری، خودت رو خورد و داغون کنی ولی بقیه ازت راضی و خشنود باشن .
مبادا که توجه و محبتِ چند دقیقه ای رو ازت نگیرن .
باید اعتراف کنم که منم یه بچه سومم.
با روح و روانی داغون
با یه کودک درونِ به شدت آسیب دیده و ناراحت .
بعصی روزا گریه میکنه ،دمغه،بهونه گیر میشه بی حوصلس،بدون هیچ دلیل خاصی .
تو این سی و اندی سال خیلی بهش ظلم کردن و کردم .
دنبال محبت میگرده ،دنبال تایید شدن ،دنبال این که یکی بهش بگه چقدر خوبه،چقدر خاصه.

فکر میکنم وقتش شده که بغلش کنم.ازش معذرت بخوام .
همه عشق و محبت رو خودم بهش بدم .دوسِش داشته باشم .

و
باهاش آشتی کنم..

مالِت رو سفت بچسب همسایه رو دزد نکن.

پنج سال زندگی مشترک.
حاصلش یه بچه .

تو این چند سال من یاد ندارم یک بار ، حتی یک بار این مرد به حرفِ من ریده باشه .
حتی یک بار پیش خودش فکر نکرد که شاید این زنِ بدبخت هم داره درست میگه .به حرفش گوش بدم .
هر سری اومدم یه زری بزنم از سر دلسوزی از سر نگرانی ،برگشت گفت تو چیکار داری .دخالت نکن .

محترمانه یا نامحترمانه یعنی تو نمیفهمی دهنتو ببند .

چی شد نتیجه.
ضرر پشت ضرر
همیشه هم دنباله مقصر میگرده ولی خودش رو ذره ای مقصر نمیدونه .
همسر دردانه ،با این دزدی که بهت زد تولد من هم ریده میشه توش مطمئنا.
مثل هر سال .
گوه تو هر چی مردِ پر مدعاست.

بی خیال تمام آنها که کامم را در زندگی تلخ میکنند....

*امروز یه خانمی بهم گفت بد ریختِ بد ذات .
این رو با تمامِ وجودش گفت ‌.
مملو از حسِ نفرت .
انگار من مسئولِ تمام ناکامی هاش بودم .
من اجاره نشینش کردم .
من بودم تریاکیش کردم .
منم که همه چیز رو چهارصد برابر کردم .
حالا شاید بد ریخت رو قبول کنم ولی بد ذات اصلا تو کتَم نمیره .
از وقتی این حرف رو شنیدم دپرسم .
قبلا شنیده بودم کلمه ها قدرت دارن ولی واقعا فکر نمیکردم تا این حد .

هیچی نگفتم ...
گفتم حق با شماست .درسته .خداحافظ شما .‌
و در اخر بلاک کردم شماره رو

این بلاک کردن خیلی خوبه .بلاک کردن یعنی با تمام وجود به طرف مقابل میگی
گورِ پدرت
ک*نِ لقت
ری*م دهنت
بدون این که واقعا بخوای بگی .
و در اخر سبک بال به ادامه زندگی میرسی.

...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.