دیشب خوابش رو دیدم 

.

دم صبح بود که رفتم کنار پسرک خوابیدم .

سرم رو کردم تو موهاش ‌با بوی موهاش تو خواب و بیدار بودم .

بازم ادامه خواب رو دیدم 

انگار بوی عطر همیشگیش میومد ..

چشمامو باز کردم خیلی عجیب بود .

انگار همون جا بود 

چیزی که تا حالا تجربه نکرده بودم .


میگت وقتی یکی میاد به خوایت یعنی تو هم رفتی تو خواب اون ‌‌‌.‌‌‌.

اصلا چرا بی دلیل باید خوابش رو ببینم .

اونم انقدر واضح

پسرک تاجدارم

دلم میخواد یه سری از کارها و حرفاشو بنویسم که یادم بمونه...

تو سن دو سال و چهار ماهگی ،

❣️جلوتر از من از در نمیره بیرون .وایمیسته میگه بفمایید .من که رد میشم دنبال من میاد❤


❣️کتابشو میاره انگشتش رو میزاره رو عکسا برام توضیح میده .دقیقا همونجوری که خودم براش گفته بودم ..


❣️از فرم صورتم میفهمه ناراحتم کرده یا عصبانی .سری برا عوض کردن جو میگه سهلام مامان بعدم‌میخنده الکی .


به قرمز میگه قرقرز.به پیچ گوشتی  اِسکویید گی گید.


و..ادامه دارد

 هر چقدر باهاش مهربون تر میشم

هر چقدر رابطه ج.ن.سیمون رو درست میکنم.

هر چقدر از عرض و طول بهش حال میدم 

بازم عین خر میمونه مرتیکه الاغِ زشت گوه

سبزواریه بی بته داهاتی 

حالم از خودش و فک فامیلا دوزاریش بهم میخوره 

کاش بمیره 

کاش خبر مرگش بیاد 

کاش به روز تلفن زنگ بزنه بگن رفته زیر تریلی هجده چرخ

کاش بابام سکته نکرده بود .کاش قلبش به چوس بند نبود .

کاش میشد عین موش بگیرمش و از زندگبم پرتش کنم بیرون

میدونه نقطه ضعفم بابامه

میدونه به چس بنده 

هی سواستفاده میکنه 

مشمئز کننده تر از این بشر ندیدم به عمرم

پسرک رو اوردم خانه بازی ...

مشغول بازی میشه 

منم دنبال ادمم باهاش حرف بزنم و دوست پیدا کنم 



ولی چرا هیشکی با من دوس نمیشه؟!

ملت حال حرف زدن ندارن یا حوصله معاشرت؟



ندیده و نشناخته انگار طلب دارن از ادم