برای من معاشرت با آدم ها سخته .
معاشرت با آدم های که فازشون باهام فرق میکنه سخت تر .
ولی خوب زندگی که همیشه به کام ما نمیچرخه . گاهی ادم مجبوره خودش رو بچلونه و وارد یه جمع هایی بشه که دوست نداره .
یا اینجوری بگم
جمع رو دوست دارم ولی خیلی یهویی باطریم تموم میشه و باید برم تنها شم برا خودم .
یا خوابم میاد در لحظه باید بخوابم .
یا اگر گشنم نیست میگم اقا جون من گشنم نیست شما بخورید .
ولی بقیه از این نوع رفتار من ناراحت میشن .فکر میکنن چه ادمِ گوز و چس کن تو برقی هستم .
فی الواقع نیستم ..
و این تلاشِ همیشگیه من برای ثابت کردن خودم به بقیه خیلی ازم انرژی میگیره و خستم میکنه .
فعلا همینا
الان خیلی ناراحتم
شاید بعدن بیشتر توضیح بدم ...
نه، زیاد نیستم، گذری میام و میرم
آدرس وبلاگم رو حفظ نیستم ولی برات پیغام خصوصی میکنم
ادرسی که گذاشتی وبلاگه حذف شده بودااا
من ایدی یا چیزه دیگه ای ندارم ازت
سلام. خوبی؟چه خبر؟اوضاع خوبه؟سال نوت مبارک
مرسی
سال نو شما هم مبارک
کجایی
نیستی چرا
ادرس وبلاگت و بزار
یا یه سوراخ ارتباطی
تلاش همیشگی من*
بلاگ اسکای مادر خراب دوباره وبلاگم رو مسدود کرد
متاسفم :(
موافق هستم
دلیل ندارد خود را عذاب بدهیم تا بقیه شاد بشوند
من آدم صد گذاشتن هستم برای بقیه
بمیرم هم پایه جم میمونم
اولین نفری ک هست منم
این برای همه خوشاینده گاهی برای خودم اذیت کننده
در هر دو حالتش، اذیت میشه طرف
منم معاشرت و زیاد دوست ندارم
ولی متاسفانه فیلم بازی کردن و توی این جهان خوب یاد گرفتم
و همیشه درونم غمینه برای این دورویی هام
راه دیگه ای رو جرات انجامش و ندارم
فیلم بازی کردن یه هنره
خوشبحالت
:) چون هنرپیشه نیستی. همیشه خودت بودن کافی نیست. بعضی وقتا باید توی زندگی نقش بازی کرد. می رفتی سر سفره خودت رو با غذا مشغول می کردی. وقتی خوابت میاد، خودت رو بزن به حال بدی و برگرد خونه. مردم اینجوری دوست دارن، وقتی صادقی بهشون بر می خوره.
خیلی وقتا حوصلم نمیکشه واسه اینایی که گفتی :(
میفهمم واقعا
خیلی واسه یه عده سخته که برداشت اشتباه نکنن
قربون ناراحتی ات.ما دوستت داریم