اندکی خاله زنک بازی ...

از اونجایی که حوصلم خیلی زود سر میره ، هر چند ماه یک بار یه خونه تکونی اساسی میکنم و یه سری رخت و لباس و کیف و کفش رو میدم بره ...

حالا مدتی هست که دلم نمیاد همین جوری بدم بره .

انقدر مفت و مجانی دادم رفته که زورم میاد جدیدا...

لذا به قیمت خیلی خیلی کم شاید در حد مبلغ خرید دو بسته چبپس ! میفروشم

اینجوری هم من خوشحالم و هم کسی که میخره کلی خوشحال میشه و تشکر و دعای خیر میکنه..

من نمیدونم  کجای این کار ایراد داره که پدرِ پسرک میگه'چرا مثل معتادا تیکه تیکه وسایل خونه رو میفروشی ، خوب بده به مامانِ من ! '

حاضرم آتیش بزنم ولی ندم به فک و فامیلای تو .


جریانه شاه میبخشه وزیر نمیبخشه شده ...


پ ن : من همچنان دنبال به طراح و معمار داخلی میگردم اگر میشناسین معرفی کنید .

ف.ا.ک

یعنی خاک تو سر این ملت کنن

علاوه بر پی پی سگ رو چمنا و پیاده رو همه جا 

باید شاهد عن انسانی هم باشیم 

اه 

اه

اه 

تمام مردان این شهر شاعرند،و میدانند، زیباترین شعری که تاکنون یک مرد سروده است، خنده ی یک زن است...!

بالاخره طلسم رو شکستم و بعد از مدت ها جلوی زر زر درونم که نمیزاشت تکون بخورم و  با 'میخوای چیکار میخوای چیکار ' مغزو روانم و ساییده بود ایستادم و بالاخره کفش تق تقی خریدم .

بعد از هفت و خورده ای سال ...

الحق و والنصاف که خیلی خوشگلن  و راضیم از خریدنشون.

گرچه سایه سر باز هم کج و کوله کرد قیافشو که البته پشیزی مهم نیست.

آقایون اصولا زیبایی رو دوس دارن ولی نه برای زن خودشون ، بلکه واسه همسایه!

پ ن : جاهای بورس و مرکز شهر سمت بازار از پتاسیلِ بنداز بندازی و بکن تو پاچه ملتِ بیشتری برخوردارن.

ف نوشت: مغازه ها یه جوری شلوغ بود که انگار یارو بوس میگرفت کفش میداد..در این حد قیامت !

(....) نوشت : نمیخواستم کانال رو پاک کنم .به یکباره از سر نادانی محتوا رو پاک کردم . :( و این شد که کلا دیلیت کردم رفت ...

تو انقدر ذوقم رو کور کردی که ،نه دیگه حوصله برگشت به تو رو دارم ،نه حوصله آشنا شدن با آدم جدید رو ...

تعداد روزهایی که حوصله دارم انگشت شمارن.امروز از اون روزایی بود که معاشرتِ درونم قل قل میکرد .

تصمیم گرفتم آرایش کردن رو به حداقل برسونم .

سیاهی و ریز بودن چشمامو بپذیرم و با بزرگ بودن دماغم کنار بیام .

لذا با قیافه ای به مانند مرده ای برخواسته از گور ،راهی کلاس پسرک شدیم .

خودم رو به زور درون جمع مادرا جا دادم .وارد حرفاشون میشدم و سعی میکردم مشتاق خودم و نشون بدم .

عجیبن غریبا بود از منِ اخمالو ...


ف نوشت :چرا یه خرازی درست حسابی نداریم ؟چرا هر چی فروشنده ی خرازی فروشی آدمای بیشعور و زهر مار و عنین ؟!


ف نوشت ۲:تصمیم به حذف کانال گرفتم ولی نه حذف کامل.همچنان دلم میخواد آرشیو اهنگ های مورد علاقم و عکس نوشته هام اونجا باشه ...