جان در تنِ من چه کار دارد بی تو‌...

پریشان افکارم ...

بدن درد دارم .سوزش خیلی بدی پشت گردن .هر ماه خرید بالش رو به تعویق میندازم  و پول رو خرج چیزایی ...شر میکنم. البت که خیلی هم خرید هام بی مورد نیست و نیازن ، و این تقصیر من نیست که همه چی با این که ارزش چندانی ندارن ولی به شدت گران هستن.

پسرک رو پشت گردن سوار میکنم ..با دستای کوچولوش سعی بر ماساژ دادن گردنم داره .اخ که خیلی وقتا شاکرم از وجودش.

باید با خودم صادق باشم .

مشاجره دیشب ، تقصیر اون بود . کاری که انجام داده بود به ضرر من تموم شده بود .تمام و کمال 

اما من هم  زیاده روی کردم  ، چیزهایی گفتم که نباید میگفتم ،اون هم از خجالتم درومد،ولی نه تنها سودی نداشت بلکه به ضرر پسرکم که تمام روز منتظر بازی و مسابقه با پدرش بود ،تموم شد.

انگار در حال زندگی نمیکنم. تو هپلوتم. رو هوا 

حواس پرتیم زیاد شده . 

کارت ملی رو جایی جا گذاشتم . با بدبختی و تو ترافیکی که تتمه ی جونت رو از ما تحتت  میکشه بیرون رفتم دنبالش.

از ماشین پیاده میشم .ماشینِ روشن و سوییچ روی آن .تا وقتی برگردم و‌ ببینم چه سوتی وحشتناکی دادم.

ممکن بود چه اتفاق غیر قابل برگشتی بیوفته!

گاهی فکر میکنم خدا یه فرشته نگهبان مختصِ من گذاشته.وگرنه این همه قسر در رفتن از این ماجراها عادی نیست.



ف نوشت :کاش میتونستم کمتر بهت فکر کنم ...

نظرات 28 + ارسال نظر
گیل‌پیشی پنج‌شنبه 2 شهریور 1402 ساعت 14:17 http://Www.temmuz.blogsky.com

عزیزدلم، مادر از روی ناآگاهی باهات رفتار نادرستی داشته، الان که می‌دونی اشتباهه، دیگه خودت رو سرزنش نکن. عذاب وجدان هیچ حاصلی جز گند زدن به اعصاب نداره‌. هیچی.
بچه سرما می‌خوره دیگه‌. زود خوب میشه‌.
کار خوبی می‌کنی، اگه غصه بیماری پدرشوهر رو بخوری که کمکی بهشون نکردی.
ولی اگه تونستی ببخشیش و بری دیدنش، شرمنده‌شون کردی.
با محبت همه‌چی درست میشه ایشالا.

والا این خاندان انقدر عنن بخشش که سهله بدتر طلبکار میشن

بلوط سه‌شنبه 31 مرداد 1402 ساعت 13:04 http://Qazalkhan.blogsky.com

سلام خانم ف جان
آرزو میکنم خیلی زود شما و پسر کوچولوتون به آرامش برسید

فدای تو و خوشگلی هات

گیل‌پیشی دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت 22:54 http://Www.temmuz.blogsky.com

بیا برامون بنویس، ذهنت رو خالی کن.

گیل‌پیشی دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت 20:28 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام دوست نازنینم. چطوری مهربون؟
کم پست میذاری.
فدای دلت

واقعیت خوب نیستم عزیزم

حوا دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت 17:13

این کامنت در جواب پست جدید هست
بیا بغلم ف جاان
حق با توعه عمر روزای خوب کوتاهه
دلم گرفته بود پستت حرفای دل منم بود چندبار خوندم فهمیدم تنها نیستم
کاش کامنت پست جدید رو باز بزاری

مامان خانومی یکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت 16:56 http://mamankhanomiii.blogfa.com

من که هلاک شدم برای پسرک خدا حفظش کنه برات . میگن به مو میرسه اما پاره نمیشه فکر کنم حکایت این روزهای زندگی شماست خانوم ف جان


زندگی من خیلی پیچیدست
خودمم تو گوزپیچم

Lunacy یکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت 11:18 https://lunacy.blogsky.com/

خدا همیشه مراقب ماست و هر وقت انتظارش رو نداریم ما رو غافلگیر می کنه. امیدوارم درد گردنت بهتر بشه حسابی از خودت مراقبت کن.

فدات خوشگلم مرسی

رسوب یکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت 03:03

گردنت بهتره؟

بله
نسبت به روز اول خیلی بهتره
مرسی

Neda شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 23:51 http://Ndflhm.blogsky.com

دنیا هنوز قشنگیاشو (پسرک) داره
از فکر زیاد و شاید بی انگیزگی این اتفاقات برات میفته..
یه همکار دارم از این اتفاقات فراوون براش میفته ولی از بیخیالیش.. خدا رو شکر هیچ وقتم به دردسر نمیفته..
همیشه میگه راحت بگیر تا راحت پیش بیاد واست..

تنها قشنگیه دنیا برام واقعا پسرمه و بس

رامین شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 19:07 https://frozenblogger.blogsky.com

سلام کاپیتان هوگ میدونی کیه؟

نه والا

فاطمه شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 17:46

عه جدی ؟
خو چرا

نمیدونم والا

فاطمه شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 14:47

سلام میشه لطفا لینک کانال تراویس رو بذارید ؟

پاک کرد کانالش رو

زهرا شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 09:08 http://pichakkk.blogsky.com

ببوس پسر رو
وای ماشین رو خدا رحم کرده ها

فدات
ازه خدا همیشه یه چشمم به منه

سلام شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 07:33

دیروز
داشتم از خانواده ی باجناق خودش پسرهای دخترش و خانمش تعریف می کردم
واقعا تعریف کردنی هستند
تحصیلکرده شاغل با ادب کار راه انداز بدون توقع
مهربان دوست‌داشتنی
برادر همسر بر گشت و گفت به کسی نگید ولی عروس شان که مومنه هم هست و یک دختر دوست داشتنی دارد که امسال کلاس اول می رود
درخواست طلاق داده است و گفته دخترت هم برای خودت اگه دوست نداری زیر دست نا پدری بزرگ شود
از دیروز تا حالا دارم فکر می کنم چرا واقعا اینطور شده است ؟
****
از پسر آنچنان تعریف کردی که من هم مشتاق دیدن عکسش شدم
زنده باشد و باشید

چقدر ناراحت شدم
البته فقط به خاطر اون دختر بچه که ایندش تباه شد
مگر خدا رحم کنه بهش و یه نامادری خوب نصیبش کنه
میدونید
همیشه خیلی چیزا از دور خوب و اوکی و قشنگه
ولی از درون ...

سلامت باشین

حواا شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 01:07

همینه دیگه از بس بهش فکر میکنیم هوش و حواس برامون نمیمونه
ولی عوضش زندگی تو همین دنیای دیگه خیلی لذتبخشه
قدر خودتو بدون عزیزم

فدای تو حوا جون
آدم کجاست حالا

محیا شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 00:59

ممکنه برای کولر باشه ایشالله زود خوب بشی

یحتمل سرما هم‌زده

صاد جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 23:53 http://www.daftar-naghashi.blogfa.com/

وقتی که غمگینی یک حضور کوچیک میتونه عمق پیدا کنه. چند روزی باهاش لبخند میزنی، حتی به خودت میگی من چقدررر خواستنیم، انگار روی دردهات مرهم گذاشتی اما راستش این تسکین همیشگی نیس. لااقل تجربه من که اینجودی بوده .

اره قبول دارم
چند وقتی ادم سرخوش و شاده
خوش و خرم
ولی همونطور که گفتین همیشگی نیست .

گیل‌پیشی جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 23:50 http://Www.temmuz.blogsky.com

حواس‌پرتی به خاطر مشغله فکریه. سعی کن مدتی به چیزی فکر نکنی دوست گلم

نمیشه که سفید برفی خانوم

Lili جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 22:22

پسرک چه شکلیه خانوم ف
از قیافه ش میگید؟دلم میخواد تصورش کنم
ندیده دوستش دارم
میشه بغلش کنید و از طرف من فشارش بدید؟
این حواس پرتی ها از شلوغی زیاد فکره
در روز یکی دوبار مثلا هربار یکی دو دقیقه سعی کن تمرین کنی فقط رو یه چیز ساده تمرکز کنی
مثلا رو یه شی
بعد هربار زمانشو زیاد کن
به نظر اسون میاد ولی خیلی سخته
به تمرکز کمک میکنه

اخی
این پدرسوخته ی بی اخلاق رو همه دوس دارن
عین برنج محسن لاغر و کشیده
موهایی که از هر طرف به یه سمتی رفته
ابروهای کم رنگ کم پشت
چشمایی یه کم از بادوم درشت تر و انتهاش افتاده
دماغ دهنی کوچولو
چونه قلبی شکل
اگه دوست داشته باشی عکسشو برات میفرستم فقط یه پل ارتباطی بده


حتما راهکارت رو امتحان میکنم

بانوی کویر جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 20:51 https://banooyekavir.blogsky.com/

من فقط برات تمنای احوال خوب دلی دارم ف جانم

عزیزه منی تو اخه

محیا جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 19:57

یوگا برای درد های بدنی خیلی خوبه بالش به تنهایی مشکلات رو حل نمیکنه...

والا محیا جانم یوگا هم میکنم ولی این درد نمیدونم چی بود افتاد تو گردنم

اردیبهشت جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 18:43 http://Ordibeheshttt.blogsky.com

شما خودت خانوووم هستی، همه رو خانوم میبینی

اون آقای دنیای دوم موندگار باشه کنارتون

مرسی خوشتیپ

اردیبهشت جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 18:09 http://Ordibeheshttt.blogsky.com

نه بابا! این چه حرفیه؟!
پس احتمالا همون آرام جان باشن ایشون که گاهی بهشون اشاره می کنین. بیشتر واسمون بگید از این آقا
خنده های ۲نفره تون مستدام

من گفتم آرام جان آقا هستن ؟
شاید خانمه
میخوای از نون خوردن ما رو بندازی اینجا

اردیبهشت جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 18:03 http://Ordibeheshttt.blogsky.com

چه خفن!
چه دنیای عاشقانه ای!!
چه شخص خوشبختی!!!
اون آدم واقعیه یا ایشون خیالیه؟

الان به سُخره گرفتین منو!
واقعیه
دیگه خیلی هم ماتریکس طور نیست

قره بالا جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 15:22 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

مواظب سلامتیت باش که هیچی جاش رو. نمیگیره
بیا برات طب سوزنی بکنم

خداروشکر که تو این وانفسای گرونی ماشین رو نبردن

دودان؟!
سَن الله منَ بی وقت گوی . یازیخام

اردیبهشت جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 15:20 http://Ordibeheshttt.blogsky.com

حتما هرچه سریعتر اون بالشت رو تهیه کنید، خیلی تاثیر داره. استخر هم خیلی می تونه کمک کنه اگه بتونید تو برنامه تون بگذارین.

این اتفاق فراموشی سوئیچ رو من هم ۲بار تا حالا تجربه کردم و هر ۲بار خدا رحم کرده.

.
به کی انقدر فکر می کنید؟ شاید حواس پرتی هاتون هم واسه همونه؟!

رو چشمم
.
والا راستش رو بخواهید بنده در یک دنیای دیگه با یک شخص دیگه دارم زندگی میکنم . و همه هوش و حواسم اونجاست

مهتاب جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 13:28

این تنش های همیشگی جسم آدمم فرسوده میکنه . نمیشه کمتر بهش فکرد وقتی هیچ دلخوشی و عشقی نیست

درسته.
اسمتون هم خیلی قشنگه

یه مرد جمعه 27 مرداد 1402 ساعت 12:02 http://Whiteshadow.blogsky.com

دعای من و بقیه خواننده هات بدرقه راحته.

لطف شما و بقیه خواننده هاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد