آشیانی گر نمیسازی ،نکن ویران دلی ....

سردم است.

خود را به شوفاژ چسبانیده ام.

تلاس های اخرم برای متقاعد کردن این مرد برای روشن کردن شومینه بی نتیجه ماند.

از فوبیای خفگی رنج میبرد.

از صبح که بیدار شده ام هیچ کار مثبتی انجام نداده ام .

گوشی به دست اپ های مختلف رو میگردم.

بازی ، اینستا ، تلگرام ، تبدیل به مثلث عشقی من شده اند.

کمی ایرج خان هم دیده ام.

البته آن هم گوشی به دست .

و کمی سریال آبدوغ خیاری گناه فرشتَ.

تا دلت بخواهد وقت داشته ام .

از  مهمانی عصرانه ی کسالت بار دیشب کمی قرمه سبزی مانده بود .

قرمه سبزی ای که مادر جان قیافه اش را کج کرد و نخورد .

خواهر جان پسند نکرد .

و عروس گل خانواده ، در باب چه کنیم قرمه سبزی مان خوشمزه شود با پاهای روی هم انداخته برایمان بالای منبر رفتند.

کدبانویی که در ادعا صد هستند ولی در عمل منفی میگیرند.

خواهر زاده و برادر زاده هایی که به سن بلوغ رسیده اندو شوخی های عمه ی افسرده شان را لوس و بی مزه قلمداد میکنند.

باید با خودم صادق باشم .

پدرم و کل خانواده از من و همسر نکره ام دلگیر هستند.

من هم از صحبت های اخیر پدرم همچنین.

چیزی بین دلگیر و مات و مبهوت بودن.

چند روز اخیرم فقط به اشک ریختن گذشته است .این حس کنار گذاشته شدن بد است .

جوری بد که برای گرگ بیابان هم نمیخواهم.

احساس تنهایی دارم.

از دار دنیا فقط پسرم برایم مانده.پسرکی که به تازگی پا در چهار سالگی گذاشته و پیش از پیش متوجه میشود.

پسرکی که هر بار با حوصله ندارم حوصله ندارم مادرِ بخت برگشته اش مواجه میشود.

و شوهری که میخواهد ناز باشم و قشنگ و لوند .

به سان روزهای اول آشنایی دل ببرم .

در بهترین حالت خودم باشم .

غافل از این که از بدو ورودش زلزله هشت ریشت ی را به جان من انداخت.

نیاز دارم با کسی حرف بزنم.

یک گوش راهنما.

کسی که به غیر از سخن ارزشمند به تخمت ، چیز دیگری برای گفتن داشته باشد .

نظرات 6 + ارسال نظر
سهیلا شنبه 21 بهمن 1402 ساعت 05:02

من راه حل رو بهت میگم ولی آسون نیست.

راه حل یادگیریه. وقتی خودت رو درگیر به یاد گرفتن چیز تازه ای میکنی ( زبان جدید، نرم افزار، هنر و...) هویتت از همسر کسی بودن، مادر، دختر ، خواهر و ... کسی بودن تغییر میکنه. چیزی به هویتت اضافه میشه و قدم به قدم تبدیل به "فرد" میشی. توی مسیر یادگیریه که انسان فردیت پیدا میکنه، ضعف و قوت های خودش رو میشناسه و خواسته هاش رو به گردن جهان بیرون نمیندازه.

تو احتیاج داری فردیتت رو باز تعرریف کنی و یکی از بهترین راه های این کار شروع یادگیری یه مهارت جدیده، و تعهد به ادامه دادنش.

مرسی سهیلا
من وقت ندارم متاسفانه
شاید زمانی که پسرم بزرگتر شد و مهد و مدرسه ای رفت بتونم

گیل‌پیشی جمعه 13 بهمن 1402 ساعت 13:30 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام خانوم ف عزیز. خوبید؟
به نظرم بزرگترین واقعیتی که باهاش مواجه میشیم، اینه که همه تنهاییم.

فدایت
درسته

رضوان دوشنبه 9 بهمن 1402 ساعت 05:02 https://nachagh.blogsky.com/

سلام .صبح دوشنبه ات به خیر.پست فوق العاده زیبایی بود.قرمه سبزی در هر حال خوشمزه است.مهم نیست مامان و خواهر و زن داداش سلیقه متفاوتی دارند.قرمه سبزی های من فقط سبزند و لوبیا و گوشت و سبزی دارند.ولی خودم عاشق شون هستم.چون وقتی میخورم یاد همه مهمونی هایی می افتم که قرمه سبزی زینت بخش سفره بوده.
بابایی جونت روزش مبارک.حرفایی که ازش شنیدی بهترین هدیه روز مرد را بهش بده و تاب بیار.مث بابا هامون همسر گیر نمیاریم.طفلک همسرها را با بابا ها مقایسه می کنیم تا کمتر دوست شون بداریم.من این روزا در حال تبدیل شدن به مادر شوهر هستم در واقع برای دومین بار خطر ناک میشم.

عزیزه دلین شما

مرضیه شنبه 7 بهمن 1402 ساعت 13:55 https://golemamgoli.blogsky.com/

.
باید خودت رو تقویت کنی عزیز من
هر چی قوی‌تر باشی، بهتر از پس بدبختیات برمیای
وقتی قوی باشی، خود خود همه چی دایورت میشه به تخمت.

قوی نم از لحاظ روحی، هم جسمی
حتما مکمل مصرف کن، اگه برات ممکنه آزمایش بده، مطمئن کمبود ویتامین یا مواد معدنی نداشته باشی. ورزش کن، میدونم که آدم افسرده حال نداره از جاش جنب بخوره ولی بخاطر بچه‌ت باید خودتو بذاری لای منگنه.

از لحاظ روحی هم ببین چی حالت رو بهبود میده؟ شعر؟ کتاب؟ موسیقی؟ پیایش؟ مدیتیشن؟ گردش با دوستات؟ کارهای خیره؟ بالاخره یه چیزی پیدا میشه که یه کم حالتو بهتر کنه.

دارم تمام سعیم رو میکنم
مرسی قشنگم

نسیم شنبه 7 بهمن 1402 ساعت 09:52

فکر میکنم خودت بهتر از هر کسی میدونی مشکلت چیه و حتی راه حلش و
شاید یه مشاور یا روانشناس آدم حسابی به کارت بیاد
راه ارتباط با من و داری
اگه فکر میکنی میتونم کمکی باشم برای گوش دادن بهت

مشگل رو میدونم ولی راه حل رو نه !
مرسی نسیم جانم از لطفت

آقای غریبه جمعه 6 بهمن 1402 ساعت 17:23 http://strangerman.blogsky.com

به تخمت اصلا هم ارزشمند نیست
خودمون شعورمون میرسه، اما امکان حواله کردم برامون وجود نداره

مرسی که هستی همیشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد