تو غمگین ترین زن جهان بودی ،این را از لبخند های بیشمارت فهمیدم .

روزم رو با خبر مرگ بازیگر فرندزر شروع میکنم .

حقیقتا خیلی ناراحت میشم و گریه م میگیره .پسرخاله ی بابام نبود ولی همینه دیگه یه سری از آدما ندیده و از دور انرژی شون خوبه .

از کلاس یک ساعته اهورا و بعد هم پارک گردی برمیگردیم.

خودم رو پهن تخت میکنم ،عین ستاره دریایی .

پاهام درد میکنن. قصدم اینه که باشگاه رو بزارم کنار .همون دو ساعتی که خونه نیستم کلی از کارا و رسیدگی به بچه عقب میوفتم.

این که همش پای کارتون باشه و ول و بی هدف بچرخه اذیتم میکنه .

عذاب وجدان میگیرم .

گیس بلند پیام داده که خوابت رو دیدم .

یه قلب کوچیک میفرستم و با بی میلی میگم چه خوابی؟

صفحه رو میبندم و وبلاگ بچه ها رو چک میکنم .

از تیکه ایی که تراویس تو پست جدیدش بهم انداخته دلگیر میشم .

بلند میشم ظرف ها رو کوپه میکنم تو سینک .

نشخوارای ذهنی ولم نمیکنن.

لعنتی تو که میدونی  چرا و به چه دلیل اوضاع زندگیم خوب نیست .

از یه ور صدای ملامت گر همیشگی که میگه خاک بر سرت که همه چیت رو همه میدونن.

...


نظرات 9 + ارسال نظر
نسیم چهارشنبه 10 آبان 1402 ساعت 14:04

باشگاه رو ول نکن دختر خوب
این تنها تایمیه که برای خودت میزاری

اخه نمیرسم
شاید تایمم رو صبح زود بندازم

آقای رعد سه‌شنبه 9 آبان 1402 ساعت 23:01 https://iammrthunder.blogsky.com/

خیلی هم به خودتون سخت نگیرین درباره بچه، کارتون هم بد نیست که شما هم فرصت کنین به خودتون برسین
تراویس خودش بسته وبلاگ رو یا باز هم فیلتر شده؟

عزیزززم مرسی

نبسته
نامه خداحافظی گذاشته

گیل‌پیشی دوشنبه 8 آبان 1402 ساعت 22:20 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام دوست گلم. چطوری؟
کاش بتونی باشگاه رو ادامه بدی.
با خودت مهربون باش عزیزم

فدا مدا
چشم خانوم مهندس زیبا

نیکو دوشنبه 8 آبان 1402 ساعت 20:31

کارت درسته قشنگ جانم
مهندس شاعر هست.شاعر هام لطیفن

اوف بابا
چقدر هنر داره
مهندسم هست پس
اگر دسترسی داری بهش سلامم و برسون

یه مرد دوشنبه 8 آبان 1402 ساعت 15:17 http://Whiteshadow.blogsky.com

وقت داری خانم
اولویت نیست
در هرصورت یه کاری کن حالت بهتر بشه

چشم استاد
:)

نیکو دوشنبه 8 آبان 1402 ساعت 14:26

بله عزیزم خودمم
از خیلی پیش ها اونجا رو می خوندم

باریکلا به خودم با درست حدس زدنم:))
نمیدونی چرا رمز گذاشته و یا رمزش چیه؟

نیکو دوشنبه 8 آبان 1402 ساعت 07:12

اگه با باشگاه واقعا حالت خوبه و انرژی خوبی بهت میده ادامه بده.اگر هم نمیده یه کار و یه جای دیگه پیدا کن که حال خوب کن باشه و برو و نگران تی وی دیدن پسرجان نباش.

حالم خوب میشه ولی خوب بعدش داستانه ...
راستی نیکو تو همونی که تو وبلاگ مهدی اردیبهشتی کامنت میزاشتی؟

شهرزاد یکشنبه 7 آبان 1402 ساعت 20:12

آدم قرار نیست همیشه واسه پسرخاله باباش گریه کنه :)))
من از صبح تا همین الان داشتم به صورت پراکنده عر می‌زدم براش. واقعا دوست دارم هاردم رو بسوزونم تا دیگه فرندز نبینم چون داشتم دوباره می‌دیدمش :(

وای نگوووو
هی اکسپلور میاره عکساشو
چقد دوسش داشتم
از همون جوونی هاش تا همین پیری هاش
پیرم نبود اخه طفلک :(
لعنت اخه لعنت :(

یه مرد یکشنبه 7 آبان 1402 ساعت 16:30 http://Whiteshadow.blogsky.com

ادمهای ناامن رو از زندگیت دور کن.
با آدمهایی درست و حسابی بگرد
رو خودت سرمایه گذاری کن و اگه تونستی سفالگری رو شروع کن

اخه من فکر میگنم همه درست حسابین
مگر خلافش بهم ثابت شه
بعدم که ثابت میشه من میمونم کلی حس بد
حاجی من وقت ندارم یه صفحه زبان بخونم شما میگی سفالگری کنم ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد