همین که میدانم کسی شبیه به تو نیست ..چقدر دلهره آور تر از نبودن ِ توست..

سیب زمینی ها رو‌ میریزم کنار قیمه . قبلش ترتیب اون باریک سوخته ها رو میدم .انگار نه انگار همین امروز صبح خیره به هیکل مربی جدید شده بودم و فتبارک الله نثارش میکردم.

آشپزخونه شتلی شلخته ست .باید بشورم و جمع کنم و بچینم داخل کابینت . حسش رو ندارم 

لم‌ میدم رو‌ مبل  

گریه ها و تلاش های پسرک برای پلی کردن مرد عنکبوتی برای صدمین بار رو نادیده میگیرم .

خانواده دکتر ارنست رو جایگزین میکنیم.

تو دلم میگم این آخوندا یه چیزی میدونن ، کارتون های جدید رو‌پخش نمیکنن.

حالم رو به راه نیست .

دلیلش رو میدونم.اما کاری از دستم بر نمیاد.

دعوت مادر گرام برای صرف عصرونه رو‌ ، با بی حوصلگی ‌تمام رد میکنم.پسرک رو بهونه میکنم .

خواهر محترم عازم مسافرت خارج از کشور هستن . طوفانی در راهه.

مجدد بدخلقی ها و داد و‌بیداد حضرت سلطان و مقایسه زندگی با باجناق ! 

دلم هیچ‌نمیخواد‌ جز مقدار زیاد اشک‌ریختن آرام به پهنای صورت ...

کاش زمان برمیگشت  به همون موقعی که مقنعه به سر بودم و با رفیق گرمابه و‌ گلستانم انقلاب و تاتر شهر و فلسطین رو‌ متر میکردیم .

...


نظرات 11 + ارسال نظر
یه خانم شنبه 8 مهر 1402 ساعت 20:53

سلام
به خواهرت بگو که همسرم حسودی شما را می کنه و من اذیتم و بعدشم بگو برای اینکع زندگیتون چشم نخوره همه چیو توی دنیای مجازی نشون مردم نده. شاید خواهرتون گوش داد .
ببخشید زیاد حرف زدم یه بلاگ هست به نام پرسه در ارامش یه نوع تراپی خوندنش اگه دوس داشتی بخون.

الان ملت میرن سفر چار تا عکس بگیرن بکنن تو چشم بقیه
گوش نمیدن که خواهر

سولاریس جمعه 7 مهر 1402 ساعت 20:06 https://solaris1402.blogsky.com/

مراقب خودت و همسرت باش

چشم‌

مجید جمعه 7 مهر 1402 ساعت 00:52

دلم قیمه خواست...[چشمهای قلب]
یعنی باجناق پول داره مقصرش تویی؟؟من این تیکه رو نفهمیدم، مشکل باجناق چیه؟شاید چشش باجناقش رو‌گرفته، این روزها عادیه این موضوع

بمییییبرم
جدی ؟ من فکر میکردم این قضیه باجناق بازی شوخیه جدیده
چرا کرکره رو‌کشیدی پایین باز ؟

گلپونه پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ساعت 22:50

وا چه پررو.انقد دادبزنه که...اون باید میتونست خودشو به باجناق برسونه اگر دوست داست که نتونسته.کسی که باید شاکی باشه شما میتونی باشی چیه نکنه میخواد پدرزن سفر خارجه هم بفرستتش؟ خسته نشه یوقت ؟

حرص نخور گلپونه

بهزاد پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ساعت 20:31

اوه اوه باجناق به خودی خود خطرناک هست

اوهوم :(

گیل‌پیشی پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ساعت 17:51 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام خانوم ف عزیزم. خدا قوت.
نوش جانتون. منم عاشق قیمه‌م.
داداشم بچگی هر کارتون رو صدبار نگاه می‌کرد
به به، سفر خوبی داشته باشن.
حرفای منفی رو سعی کنید نادیده بگیرید. حیف اشک‌هاتون نیست

فدایت مهربونم

الهام پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ساعت 09:56

مگه قراره تو پول سفرها رو بدی که حضرت سلطان بدخلقی بکنه . تو باید داد و هوار راه بندازی که باجناق عرضه داشته زنشو ببره و حضرت عرضه نداره.

قضیه پیچیده تر از این حرفاست

سلام پنج‌شنبه 6 مهر 1402 ساعت 07:35

با درود
نیاز نیست هم خانه لز جیک و لیک همه چیز با خبر باشد
این سر نگه داری در خانواده ی ما مرسوم است
برای چی باید آن چیزی که باعث خدشه دار شدن روابط زندگیمون می شه بهم بگیم

تا جایی که بشه جلوی فهمیدن خیلی چیزا رو میگیرم
ولی شبکه های اجتماعی بیچاره میکنن آدم رو

ملیحه چهارشنبه 5 مهر 1402 ساعت 23:18

سلام خانم ف جانم،خوبی مهربون؟
شما با باجناق مقایسه ش میکنی یا خودش؟

خودش

قره بالا چهارشنبه 5 مهر 1402 ساعت 20:02 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

تمام ناراحتیت از هرکجای این شهر بی در و پیکر که هستی صاف اومد نشست تو قلبم

خب به جای طوفان به راه انداختن و مقایسه، پاشنه کفشش رو بکشه جای سفت کردن بند شلوارکش، بره بیشتر کار کنه اونم بره سفر خارج از کشور

یکی از ترسای بزرگ من برای ازدواج خواهرم همین مقایسه هاست

نزار شوئر کنه

گل آپارتمانی چهارشنبه 5 مهر 1402 ساعت 19:25

شماها مشکلتون با دوری درمانی حل میشه. یک مدت از هم جدا بشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد