من‌نمیفهمم واقعا 

برای چی تقی به توقی میشه میرید بنزین میزنید!

کدوم‌ قبرستونی میخواید برید 

هر جا رفتم نتونستم بنزین بزنم

چون یه سری خاک بر سره تباه از ترس کونشون شب تا صبح خوابیدن تو جایگاها.

بتمرگید سر جاتون دیگه اه 

از مرگ و عزراییل که نمیتونید فرار کنید.



نظرات 1 + ارسال نظر
سلام پنج‌شنبه 12 مهر 1403 ساعت 15:34

واقعا نمی شه در رفت
یکی از همکاران جنگ که شد خانواده را بر داشت و رفت
وسط راه کنار رودخانه ایستاده بودند
پسر جوانش هوس آبتنی می کند
رفتن همان و غرق شدن همان

عجل هر جا که دلش بکشه خفتت میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد